تولد 2سالگی گل سر سبد زندگیم
از چند روز قبل از تولد همش برا خودت و من وبابایی نانای میکردی و میگفتی می خوام عروس بشم نانای کنم... بعداز اینکه متوجه ازدواج دایی امید شدی به هر کی میرسیدی میگفتی من عروس دایی امیدم....الهی قربونت برم نانازم که چقدر دوست داری عروس بشی روز تولدت هم با13 روز تاخیر 13 اردیبهشت برگزار شد اولش گریه میکردی و همش میگفتی مامانی بغلم کن و فقط بغل همسایه مون بتول خانم آروم شدی و فک کردی عزیز جونه آخ که چقدر جای عزیزجون و خاله عسل خالی بود...اما آخرای مراسم حسابی بازی و نانای کردی و شمع فوت کردی و با گرفتن کادو هات حسابی سورپرایز شدی کلی مهمون داشتیم و بعد از مراسم انقد خسته بودم که نگوچند تا از عکساتو الان میذارم.... چند تا هم در پست بعدی.الهی قربون شیرین زبونیهات برم....مامانی عکسها در ادامۀ مطلب .
بفرمایییید ادامه مطلب دوستان.....
ادامه مطلب را ببینید...
اینم چند تا از عکسهای گلم در روز تولدش....
مامان ببخش که سرم انقد شلوغ بود که نتونستم زیاد از تولدت و
میز خوراکیهات عکس بگیرم....
اینم کارت دعوت گلم که برا دخترها پرنسس فروزان و برا پسرا باب اسفنجی بود...
اینم از کادوهای تولدت ... البته بیشتر کادو های گلم نقدی بود