نامۀ مامان سمیه به فرشتۀ بهشتی در آخرین روز بارداری...

بنام مهربان خدایی که قلب پاک و کوچک فرشته ای را در درونم پرورش داد

برای دخترم

برای عشق مامان و بابا ،ضحا یا فاطمه ضحا یا فاطمه زهرا.

دختر گلم  مامان سمیه در این 9 ماه بارداری برات خیلی سختیها کشیده و باهات انس گرفته و برات آرزوها داره. با هر

تکان و حرکت خودت به مامانی امید و حیاتی نو بخشیدی بیصبرانه من و بابایی منتظر نگاه و وجود گرمت هستیم امروز

28 فروردین 39 هفته و 5 روز از دوران جنینی ات گذشت و تو تقریبا 3 کیلو هستی. ساعت 7 صبح است و همه

خوابند و من و تو بیداریم.

نفس مامان در این ایام که من و تو یکی بودیم خیلی برات سوره عصر خوندم تا دختر صبوری باشی40 بار سوره انبیا

خوندم تا اولاد صالحم شی 40 سیب با سورۀ یاسین و دهها انار با سورۀ یوسف.... مرتب صلوات و سورۀ توحید را

دست بر شکم گذاشته و تلاوت کردم و تو خیلی خوب با  صوت زیبای کلام حق آشنایی.

اولین آرزوی مامان بعد از سلامتی و عاقبت بخیریت این است که در خردسالی حافظ و قاری قران شوی آرزویی که

مادر به آن نرسیده. همراهت میشوم برای رسیدن به این هدف مهم. البته اگر اجل مهلتم دهد.

دومین آرزوی مامان  که آرزوی بابایی هم هست اینه که در تحصیل علم و دانش کوشا باشی و خوب درس بخوانی و در

لباس زیبای پزشکی به مملکت و جامعه خودت خدمت کنی. من و بابا سعید هم شاگرد اول مدرسه بودیم. اما من

بخاطر ازدواجم در 17 سالگی و بابایی بخاطر دوست و رفیق از این هدفمان فاصله گرفتیم.

میوۀ دل مامان و بابا تو اشتباه ما را در زندگی تکرار نکن.

قربان چشمهای نازت که هنوز نمی دونم چه رنگیه ؟ صبور باش و کوشا و از سستی و تنبلی در دنیا بدور باش که

تنبلی و خواب انسان را از هدفش دور می سازد.

فرشته نجات بخش و زیبای من بنده شاکر و مقرب درگاه خدا باش و در همه حال بخاطر داشته ها و نداشته هایت

شاکر خدا باش و نماز را فراموش نکن که انسان هر چه میکشد از بیخدایی اوست.

اگر کسی به تو بدی کرد تو خوبی در حقش را فراموش نکن و توکلت به خدای بزرگت باشد که در همه حال حاضر و

ناظر اعمالمان است.

جیگر طلای کوچولوی من تو ذره ای از وجود خدایی که  خداوند در 16 هفتگی در رحم مادر به تو از حیات خودش داد و

سپس فرمود: فتبارک الله احسن الخالقین. 

دختر گلم من و بابایی قلبمان برای تو می تپد وارد دنیایمان شو و دنیای ما را روشن و منور ساز.

تو بهار زندگی ما هستی و در فصل بهار به دنیا خواهی آمد شاید امروز شاید فردا و شاید پس فردا.

مادری صبور و با تلاش پدری مهربان و مردم دار ، مادربزرگهایی بسیار مهربان و فهمیده و پدربزرگهایی دانا و عاقبت

اندیش در انتظارت هستند.1 خاله داری که دلسوز و باهوشتر از او هیچکس خاله ای ندارد. و مهم تر و بالاتر از همه

خدای بزرگ که هر چه داری و داریم از اوست.

خلاصه همه عوامل و اطرافیان تو دست بدست هم داده اند تا تو خوب باشی...

خوب باشی نازنینم

خوب باشی صبور مهربانم

خوب باشی مقرب درگاه حقم.