اولین های دخملی
بنام خدای مهربونم....
تو این پست می خوام اولین های عسل خانومم را ثبت کنم ... البته قول داده بودم که پست بعدی را با عکس بیام که چه کنم که رم گوشیم هنگ کرده و عکسها رو نمی تونم رو سیستمم بریزم و از این بابت خیلی ناراحتم بمحض اینکه مشکل حل شد قول میدم که با دست پر بیام....
جا داره که اینجا از دوستای گلم که منت میذارن و وبلاگ کوچولوی منو با حضور گرمشون منور میکنند نهایت تشکر را داشته باشم و ....و این گل رز خوشکل را براشون میفرستم......
و حالا اولین های گل سر سبد زندگیم فاطمه زهرا جونی که با هر لبخندش به ماامید و زندگی را هدیه میده...
دخترم ماه زندگی ماست و بدونش این کلبه هیچ روشنایی و مفهومی نداره
*************************************
اولین مکانی که چشم بدنیا گشودی..... بیمارستان بقیت الله
اولین شخصی که تو را لمس کرد.....دکتر الهه کهنسال
اولین جایی که آرام گرفتی و چشمت را بستی.... سینه آرامبخش مادر
اولین خونه ای که وارد شدی .......کلبه کوچک من و بابایی،خونه خودت
اولین خوراکی که دهانت به آن گشوده شد..... تربت پاک امام حسین(ع)
اولین نوشینی ..........شیر آغوز مامانی
اولین رنگ لباست........سفید سفید
اولین صدایی که شنیدی ..... صدای زیبای اذان توسط مامانی بعد از زایمان
اولین خونه ای که مهمانش شدی ..... خونه مامان جون در 20روزگی
اولین دوربینی که ازت عکس گرفت ....... گوشی عزیز جون در بیمارستان
اولین عروسی که رفتی....... عروسی پسر عمه علیرضا
اولین کلمه ای که گفتی..... ماممما
اولین کارتونی که دیدی...... حسنی نگو یه دسته گل
اولین دوستت که اسمشو تلفظ کردی.....آتتی(آتنا دختردایی)
اولین عروسک دختری که کادو گرفتی..... عروسک نازنین که عزیز از مشهد خریده بود
اولین غیر خوراکی که خوردی..... روزنامه
اولین مسافرت خارج از شهر که رفتی .... کرج خونه دایی جون بعدشم استان اردبیل
اولین دریایی که دیدی.... دریای خزر
اولین باری که دکتر رفتی.... دوهفتگی، بخاطر پد چربی کف پات در تهران
اولین جایی که قدم برداشتی و راه رفتی ...... خونه مامان جون در ختم علی بابا(الهی برات بمیرم که بابابزرگت راه رفتنت را ندید و آرزو بر دل در سینه قبرستان آرمید....)
اولین جشن تولدی که رفتی....تولد امیرارسلان نوه دایی بابایی
اولین کرمی که پوستت را لمس کرد....کرم ضدآفتاب کودکان سی گل
اولین کفشی که پوشیدی.... کفش صورتی بنددار جیک جیکو سایز 20
اولین مای بیبی که استفاده کردی.... مولفیکس سایز 0
اولین دارویی که خوردی..... شربت کولی کز جهت نفخ نوذاد قبل از 40روزگی
اولین کتابی که مثلا خوندی.... کتاب داستانهای حسن کپل
اولین شعری که یادگرفتی و خوندی..... عروسک قشنگ من قرمز پوشیده در 19 ماهگی
اولین سوره قرآن که نصفه نیمه خوندی...سوره توحید در 20 ماهگی
اولین سفر زیارتی که رفتی..... سفر قم و جمکران البته بعد از شاه عبدالعظیم
اولین طلایی که بهش مزین شدی........ گوشواره حلقه ای کادوی خاله عسل
اولین دندونی که درآوردی........... دندان نیش از پایین
اولین آش دندونی که برات پخته شد..... توسط مامان جون به سفارش علی بابا
اولین پارکی که رفتی و تاب سوار شدی.... پارک الهیه 9 ماهگی
اولین پیرهنی که پوشیدی...... پیراهن صورتی خالدار خریده شده توسط بابایی در 1 ماهگی
اولین غذایی که خوردی ......... حریره بادام در 6 ماهگی
اولین افتادنت...آخ................3ونیم ماهه از تخت
اولین تجربه از سوختگی.......انگشتای کوچولوتو در 3ماهگی چسبوندی به ظرف اسفند
اولین منظره ای که دیدی و درکش کردی...... مناظر شمال ایران در 50 روزگی
الهی قربونت برم که هرروز شیرین زبون تر میشی و با حرفات به ما درس میدی الهی شکررررررت که مرا لایق این هدیه بسیار بزرگ دونستی.الان که من دارم تایپ میکنم شیطونک خانوم هم در حال پاره کردن جعبه سی دی های کارتونیشه....زود برم تا بیشتر خرابکاری نکرده